يک خانم ايراني در روز قيامت
خانم هاي ايراني اون دنيا هم از چونه زدن دست بر نمي دارن. مي گي نه، نگاه کن
.
.
.
.
.
.
.
.
خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ?????? رکعت داريد.
ولي من همه را خوندم. نمي شه يه کاريش بکني.
دست ما نيست به خدا. ولي چشم؛ روندش مي کنم. ?????? خوبه؟
عجب گرفتاري شديم. من مي گم همه را خوندم. گرد نمي خواد بکني. همان هايي که خواندم را بهم بده.
عرض کردم. مبلتان چرمي بوده. يارو يافت آباديه مبل ساز، چرمش را از چين وارد کرده..
اينها ذبح شرعي نمي کنند. چرم حکم مردار را داشته و نجس بوده. شما مي نشستي روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..
من اين هايي که مي گي اصلا حاليم نيست. من همه اش را خوندم. يک جايي اشتباه کردي. از جام تکان نمي خورم تا درستش کني .
ببينيد خانم فيلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فيلم گرفتيم. ببينيد.
_ اي خدا مرگم بده. اين چيه؟
_ بگذاريد رد کنم اينجاش را. خب. همين جا. ببين خانم اينجا که زوم کردم رو مبل نشستيد و ..
_ اين منم؟
بله خانم. اين هم همان مبليه که..
چقدر چاق افتادم اينجا.
چه عرض کنم؟ مي توانم کمي کنتراستش را بيشتر کنم ولي نرم افزارم قفل شکسته است، اسکيل را عوض نمي کند.
_ آقا ميشه اين عکس را برام بريزي؟ خدا از حسابرسي کمت نکنه.
_ فلش داريد همراتان؟
چه حرفي مي زني. من تازه يک ساعت پيش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمي شه بريزي رو سي دي.
_ سي دي خام ندارم. بريزم ته اين سي دي؟ طوريش نيست؟ اعمال يک بابايي است که در جنيني تلف شد. باقي سي دي خاليه.
_ جا ميشه؟
_ آره بابا. هر سي دي جهان آخرت ???? گيگ جا دارد
_ پس قربون دستت يک موزيکي چيزي هم بريز ته اش.
باشه. يک تکنوازي صور اسرافيل دارم، جديد. حالشو ببر
نظرات شما عزیزان: